معنی آینده نگری

پیش بینی آینده

سرمایه‌گذاری

تدبر

آینده نگری

پیش بینی آینده

آتی، تیه، مستقبل

Foresight, Forethought, Prophecy, Providence

مال اندیشی

آینده. [ی َ دَ / دِ] (نف، اِ) آنکه آید:
زآنکه عشق مردگان پاینده نیست
چونکه مرده سوی ما آینده نیست.
مولوی.
|| وارد. || مستقبل. مستقبله. قادم. قادمه. آتی. آتیه. زمان پس از حال. وقتی که نیامده است: آینده نیامده ست و بگذشته گذشت.
- آینده و رونده، صادر و وارد.
- سال آینده،عام قابل. عام مقبل. سال دیگر.

پایان نگری. [ن ِ گ َ] (حامص مرکب) دوراندیشی. عاقبت اندیشی.

دست نگری. [دَ ن ِ گ َ] (حامص مرکب) تقلید. دنباله روی. پیروی. || احتیاج. نیازمندی.

ژرف نگری. [ژَ ن ِ گ َ] (حامص مرکب) تعمق. باریک بینی. ژرف بینی. ژرف اندیشی. غوررسی.

خرده نگری. [خ ُ دَ / دِ ن ِ گ َ] (حامص مرکب) کوتاه نظری. چشم تنگی. تنگ چشمی. کم بینی. اندک بینی. (یادداشت بخط مؤلف): و با او در این باب مناظره میکردند و آن مرد با ایشان مُکاسبی و خرده نگری میکرد و ایشان زمان زمان متعرض می شدند و جوزهای او را برمی گرفتند. (تاریخ قم ص 72).

(اسم) آنکه آید آنچه آید، وارد، مستقبل آتی زمان پس از حال. یا آینده و رونده. وارد و صادر کسانی که وارد شوند و کسانی که خارج گردند.

کسی یا چیزی که می آید.2- داخل شونده، زمان پس از حال. [خوانش: (یَ دِ) (اِفا.)]

آتی، آتیه، آجل، بعدی، مستقبل، واردشونده،
(متضاد) گذشته، رونده

350